در روزهایی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی به بهانههای واهی، بار دیگر تیغ تحریم را بر گردن ملت ایران تیز میکند، عطا بهرامی اقتصاددان و تحلیلگر سیاسی، با لحنی صریح و بیپرده، پرده از یک واقعیت تلخ برمیدارد: “ما با سیرکی مواجهایم که اسمش را سیاست خارجی گذاشتهاند!”
آژانس انرژی اتمی؛ ابزار فشار غرب یا ناظر بیطرف؟
به گفته بهرامی، گزارش اخیر آژانس انرژی اتمی درباره فعالیتهای هستهای ایران، چیزی جز یک سناریوی تکراری و ساختگی نیست. ناگهان در سال ۲۰۲۵، آنها به یاد پروندههای سال ۲۰۰۳ افتادهاند! گویی دستور کار سیاسی جدیدی برای فشار به ایران در جریان است، نه یک نگرانی فنی یا علمی.
بهرامی تأکید میکند: «در دنیای سیاست، بهانه ساختنی است، نه گرفتنی. غرب بهدنبال بهانه نیست؛ بهانه را میسازد.»
مکانیزم ماشه: خیانت پنهان در متن برجام
از دیدگاه عطا بهرامی، بزرگترین خطای تاریخی ایران در جریان برجام، پذیرش مکانیزم ماشه بود؛ بندی که به دشمن اجازه میدهد با کمترین مستندات، ایران را به شورای امنیت بکشاند و تحریمها را بهصورت خودکار بازگرداند.
او میگوید: «اگر ما واقعاً جمهوری هستیم، چرا نهادی برای پاسخگویی ظریف و امثالهم نداریم؟ چرا توافقی امضا شده که حتی اگر ایران مقصر نباشد، باز هم تحریمها بازمیگردند؟»
تأسیسات هستهای یا عمق استراتژیک؟
در ادامه، بهرامی با اشاره به گزارشاتی که ادعا میکنند ایران توانایی ساخت ۱۰ تا ۱۱ سلاح هستهای را دارد، این روایتها را بخشی از پروژه زمینهسازی برای حمله به ایران معرفی میکند. او با نگاهی واقعگرایانه بیان میکند:
«شما دارید با دشمنی مواجه میشوید که دنبال مذاکره نیست؛ دنبال نقشهبرداری برای حمله است. این بازرسیها نه برای شفافیت، بلکه برای طراحی حمله است.»
تحلیل ژئوپلیتیکی: تنگه هرمز، یمن، و افق جنگ جهانی سوم
بهرامی در تحلیل ژئوپلیتیکی خود، به نقش ایران در محور مقاومت اشاره میکند. او تأکید دارد که شکست آمریکا در یمن نشان داد توان بستن تنگه هرمز و مختلسازی اقتصاد انرژی جهانی در دستان متحدان ایران است.
«وقتی یمن با امکانات محدود میتواند بابالمندب را ببندد، ایران قطعاً میتواند هرمز را ببندد. آن وقت دیگر سامانههای پاتریوت و تاد هم کاری از پیش نمیبرند.»
نقد صریح به دولت: آیا سیرک وفاق ملی جایگزین سیاست ملی شده؟
اصلیترین حمله عطا بهرامی، متوجه جریان غربگرای داخلی و دولتهایی است که بیش از ۲۰ سال است، بدون هیچ دستاوردی، مردم را درگیر «مذاکره» نگه داشتهاند.
او صراحتاً میگوید:
“این دیگر مذاکره نیست، این یک سیرک است! سیاست خارجی نیست، وهن ملی است!”
به باور او، کشور درگیر یک بازی تکراری شده که هیچ نتیجهای جز عقبنشینی، خلع سلاح، و نفوذ بیشتر دشمن نداشته است. ادامه این مسیر چیزی جز خودزنی نیست.
راهحل نهایی: خروج از آژانس و شکلگیری نظم ملی جدید
بهرامی پیشنهاد میدهد که:
- ایران باید فوراً از آژانس بینالمللی انرژی اتمی خارج شود.
- توافقات بینتیجه و خطرناک مثل برجام باید به طور کامل کنار گذاشته شوند.
- یک کمیته حقیقتیاب ملی برای بررسی آثار حقوقی، سیاسی و امنیتی توافقات گذشته (مانند برجام، افایتیاف و …) تشکیل شود.
- ایران به عنوان یک قدرت منطقهای، باید بهجای پذیرش «نظم تحمیلی»، در طراحی نظم جدید منطقهای و بینالمللی فعال شود.
نتیجهگیری: یا سیاست عزت یا سیرک مذاکره، راه سوم وجود ندارد
عطا بهرامی با صراحت و روشنی، به ما هشدار میدهد که اگر به این مسیر غلط پایان ندهیم، آنچه از ایران باقی میماند، یک کشور خلع سلاح، تحقیرشده و گرفتارِ بیهویتی خواهد بود.
“یا باید سیاست عزت را انتخاب کنیم یا سیرکهای تحقیرآمیز وفاق ملی را. راه سوم وجود ندارد!”