وقتی قیمت برنج و گوشت با حقوق کارگران مسابقه میدهد، نتیجه از قبل مشخص است: معیشت مردم بازنده همیشگی این رقابت ناعادلانه است.
واقعیتهای بازار که مثل یک جوک تلخ میماند:
- قیمت برنج ایرانی از نرخ مصوب 130 هزار تومان به 200 هزار تومان رسیده (یعنی دولت میگوید “بخرید” ولی بازار میگوید “با چه پولی؟!”)
- هر کیلو گوشت گوسفندی معادل 3 روز دستمزد کارگر
- میوههای تابستانی با قیمت 150-390 هزار تومان (حالا بگوییم “میوه فصل” یا “کالای لوکس”؟)
آمارهایی که دردشان از عددشان بیشتر است:
- تورم نقطهبهنقطه: 38.7% (یعنی حقوق شما سال گذشته امروز 38.7% کمتر ارزش دارد)
- شکاف درآمد-هزینه: بیش از 100% (یعنی کارگران باید 2 شغل داشته باشند تا یک زندگی معمولی داشته باشند)
- سهم خوراک از درآمد: 38.05% (نصف بیشتر حقوق فقط برای شکم!)
سیاستهای دولت که انگار از سیاره دیگری آمده:
- حذف ارز ترجیحی گوشت: “بیایید زندگی را به یک بازی شانس تبدیل کنیم!”
- تعیین نرخ مصوب: “ما میگوییم 130 هزار تومان، بازار میگوید 200 هزار تومان – شما انتخاب کنید!”
- افزایش 45% حقوق در مقابل تورم 38.7%: “خب بالاخره 6.3% سود کردید!”
نظر کارشناسان که انگار هیچکس گوش نمیدهد:
“این مثل آن است که بخواهید با یک چسب زخم کوچک، یک زخم عمیق را درمان کنید. سیستم اقتصادی نیاز به جراحی اساسی دارد، نه مسکنهای موقت.”
“وقتی نان شب مردم به بختآزمایی تبدیل شود، تنها برنده این بازی کسی است که اصلاً در آن شرکت نکرده است.”