بازی قدرت؟ بله، ولی با نسخه جدید. «بازی بزرگ» حالا دیگه نه بین بریتانیا و روسیه قرن نوزدهمه، نه با ارتش و توپ و تفنگ. الان داستان بین واشنگتن و پکنه. دو ابرقدرت قرن بیستویکم که هر کدوم میخوان بگن «من اولم».
و وسط این رقابت نفسگیر، یه کشور با ۲۷۰۰ کیلومتر خط ساحلی، مرز با خزر و خلیج فارس، و منابع انرژی فوقالعاده نشسته: ایران.
اژدهای بیدار و عقاب بیدارتر
چین با پروژههایی مثل «ابتکار کمربند و راه» (BRI) و «جاده ابریشم دیجیتال» نشون داده که هدفش فقط صادرات کالا نیست. داره قدرت نرم خودش رو با زیرساختهای سخت میسازه. شریک تجاری بزرگ آمریکا؟ بله. ولی رقیب سرسخت هم هست.
آمریکا هم بیکار ننشسته. با بازگشت به آسیا، سعی کرده بازی رو به نفع خودش بچینه. به گفته پایگاه Modern Diplomacy، رقابت چین و آمریکا به یه بازی مجموع-صفر تبدیل شده: برد یکی، باخت اون یکیه.
ایران وسط کریدورها و قدرتها
از نگاه جغرافیایی، ایران یه جورایی «نقطه طلا»ست. چرا؟ اینا رو داشته باش:
- چهارراه کریدورهای شمال–جنوب و شرق–غرب.
- کوتاهترین و کارآمدترین مسیر برای BRI در سه مسیر از ششتا.
- یه نقش حیاتی در پروژه IMEC هند–خاورمیانه–اروپا.
- بازاری دستنخورده، بزرگ، و پرپتانسیل برای سرمایهگذاری.
- منابع عظیم لیتیوم، چیزی که آینده باتریها و تکنولوژیهای سبز روش میچرخه.
- ظرفیت تبدیلشدن به قطب انرژی تجدیدپذیر با ۳۰۰ روز آفتابی.
- اهرم فشار قوی در کنترل تنگه هرمز؛ جایی که روزی ۲۰ میلیون بشکه نفت رد میشه.
شریک؟ رقیب؟ یا برگ برنده؟
ایران در معادلات قدرت چین و آمریکا فقط یه مهره نیست؛ میتونه خودش صفحه بازی باشه. در دنیایی که نفت و گاز، زیرساخت، دیتا و لیتیوم اهمیت راهبردی دارن، ایران میتونه «لحظه تاریخی خودش» رو بسازه.
در جهانی که رقابتها مرز نمیشناسند، فقط اونایی برندهن که بفهمن کِی و کجا باید بازی خودشون رو شروع کنن.