سید علی مدنیزاده، یکی از چهرههای آکادمیک مکتب اقتصاد نئولیبرال شیکاگو، حالا سکاندار وزارت اقتصادی شده که قرار است در یکی از بحرانیترین مقاطع اقتصادی کشور، نسخه نجات را تجویز کند. اما آیا این انتصاب، راهحلی واقعبینانه است یا صرفاً ادامهی مسیر انحرافی گذشته؟
در حالی که کشور نیاز به جراحی عمیق ساختارهای رانتی، فسادزده، و ناکارآمد دارد، وزیر تازهنفس بیشتر شبیه پزشکیست که هنوز در حال مطالعهی دستورالعملهای آزمایشگاهیست تا مواجهه با بیماری در میدان واقعی. حرفهای مدنیزاده دربارهی “حمایت از بنگاهها” و “اصلاح قوانین گمرک” با تمام کلیگویی و بیجزئیاتی، تکرار همان تعارفاتیست که سالهاست از پشت تریبونهای دولتی شنیدهایم.
باز هم نسخهپیچی از مکتب شیکاگو
مدنیزاده یکی از پرورشیافتگان حلقهای از اقتصاددانهاست که نگاهشان به مسائل اقتصادی ایران، بیشتر برگرفته از الگوهای آمریکایی، و بهویژه تفکرات مکتب شیکاگو است؛ الگویی که نه بومیسازی شده و نه قادر به درک پیچیدگیهای اقتصاد سیاسی ایران است. تجربه نشان داده که این نسخهها نهتنها پاسخگو نبودهاند، بلکه در بزنگاهها کشور را درگیر چالشهای بزرگتری کردهاند.
اضافه کنیم که حضور تفکر امثال نوشین هاشمی و سایر جریانهای خاص در حلقههای تصمیمسازی اقتصادی کشور در سالهای اخیر، زنگ خطریست که نباید آن را دستکم گرفت. این ترکیب، بیشتر به یک پروژهی نفوذ فکری شبیه است تا راهبردی برای توسعه ملی.
حمایت از بنگاهها یا تکرار بیاثر وعدهها؟
ادعای حمایت از بنگاهها و بازارهای مالی در روزهای جنگ اقتصادی و نظامی، اگرچه ظاهری خوشایند دارد، اما بدون اصلاح ساختاری در سیاستگذاری و حذف اقتصاد رانتی، بیشتر به یک شوی رسانهای شبیه است. مردم از وزیر اقتصاد انتظار “تغییر محسوس” دارند، نه بازخوانی شعارهای کلیشهای.
سخن آخر
اگرچه بر مبنای اصول حرفهای و دلسوزی برای آینده کشور، آرزو داریم هر مدیری که در رأس مسئولیتهای کلیدی قرار میگیرد بتواند گرهی از مشکلات اقتصادی باز کند، اما تجربه، شواهد و ساختار فکری حاکم بر حلقه اطراف وزیر اقتصاد جدید، چشمانداز چندان امیدوارکنندهای ترسیم نمیکند.
در جهانی پر از تحریم، تورم ساختاری و عدمقطعیتهای سیاسی، اقتصاد ایران بیش از هر زمان دیگری به نگاهی بومی، ریشهدار و مستقل از نسخههای تقلیدی نیاز دارد؛ نگاهی که بعید است از دل مکتب شیکاگو یا اتاق فکر نوشین هاشمی بیرون بیاید.
با احترام، امیدواریم عملکرد وزیر اقتصاد فراتر از حد انتظار باشد، اما واقعبینانه بگوییم: امید چندانی به خروجی این ترکیب فکری نمیرود.